رها کن تا برگرده (قانون رهایی در عشق)
آیا تا به حال این جمله را شنیدهاید؟ «رهاش کن تا برگرده!» این جمله یعنی چه؟ برداشتهای اشتباه زیادی از این جمله تاکنون اتفاق افتاده است که باعث خراب شدن رابطهها، ناامید شدن افراد از عشق و پیامدهای ناگوار دیگر شده است. بنابراین تصمیم گرفتم در این مقاله کامل توضیح دهم که رها کردن یعنی چه و آیا با رها کردن، حتما طرف مقابل برمیگردد؟ اصلا چگونه باید این کار را انجام دهیم؟
رها کردن، خودشیفتگی و سرد شدن نیست!
یکی از برداشتهای اشتباه از عبارت «رها کردن» این است که افراد فکر میکنند یعنی باید رابطه را تمام کنند و آن فرد را کنار بگذارند تا او به سمتشان برگردد یا فکر میکنند «رها کردن» یعنی دیگر هیچ ابراز عشقی نکنم و خودخواه و خودشیفتگی شوم و فقط به فکر خودم باشم تا او برگردد یا عاشق من شود. رها کردن، هیچ کدام از این موارد نیست.
اولا اگر فردی با دور شدن شما از او و با سرد شدن شما، بیشتر به شما علاقهمند میشود و وقتی شما به سمتش میروید و مایل به برقراری ارتباط هستید، از شما فرار میکند، این فرد نرمال نیست و مشکلاتی مثل ضعف در عزت نفس و طرحوارههای قوی دارد مثل طرحواره رهاشدگی.
ثانیا یک رابطه نرمال و سالم با قهر کردن، نادیده گرفتن طرف مقابل، بازی کردن با او و روشهای این چنینی ایجاد نمیشود. رابطه فضایی برای آدمهای بالغ و پخته و فضایی برای ارتباط و گفتگوست و نه فضای برای موش و گربه بازی و بازیها و رفتارهای بچگانه!
رها کردن یعنی چه؟
معنی واقعی «رها کردن» این است:«اگر میخواهی چیزی یا کسی را بدست بیاوری، ابتدا باید از درون حتی بدون آن چیز یا آن شخص، احساس ارزشمندی، شادی و خوشبختی کنی تا بعد بتوانی او را بدست بیاوری و احساس شادی، ارزشمندی و خوشبختی خود را بیشتر کنی و به کمال برسی. «رها کردن» یعنی برای رسیدن به آن چیز یا شخص، ابتدا باید وابستگی و احساس ضعف درونیات را رها کنی و به حس ارزشمندی، خوشحالی و خوشبختی واقعی از درون برسی تا آن چیز یا آن شخص را بدست بیاوری.»
به طور مثال شما فکر میکنید که اگر به فلان جایگاه شغلی برسم، آدم خوشبخت و موفقی میشوم و اکنون که به آن جایگاه شغلی نرسیدید، احساس ضعف، بدبختی و بیارزشی میکنید. اگر چنین است و شما حس خوب و ارزشمندی را به یک جایگاه شغلی گره زدید، هرگز نمیتوانید به آن برسید. قانون دنیا همین است. اگر هم برسید، آنقدر خسته هستید از تلاشهای زیاد و حسهای بد درونتان که اصلا نمیتوانید از آن شرایط لذت ببرید و یا حتی ممکن است فکر کنید که دیر به آن هدف رسیدید و دیگر لذتی برای شما ندارد! و یا اگر هم لذت ببرید، این لذت و شادی موقتی است و در طول چند روز از بین خواهد رفت و آن جایگاه شغلی یا چیزی که بدست آوردید برای شما کاملا عادی خواهد شد و بعد ذهنتان درگیر موضوعی دیگر میشود که اگر فلان چیز بهتر را بدست بیاورم، آدم موفق و ارزشمندی هستم. درواقع این چرخه تا آخر عمر ادامه دارد و هرگز از خود و وضعیت زندگیتان راضی نخواهید بود چون طرز فکرتان از همان اول اشتباه بوده.
اما اگر شما قبل از رسیدن به آن چیز، احساس عزت نفس، افتخار به خود، حس ارزشمندی و موفقیت را در خودتان پرورش داده باشید و بعد بگویید:«اگر به فلان خواسته برسم، حال خوبم چند برابر میشود و من باید به آن چیز برسم چون لایقش هستم.» در این صورت حتما به آن میرسید و وقتی برسید حال خوبتان واقعا چند برابر میشود و حال خوبتان دائمی خواهد بود و نه موقتی.
بنابراین «رها کردن» یعنی از بند وابستگی رها شدن و اینکه بدانیم وابستگی به چیزها و افراد و اصرار به اینکه باید بهش برسم تا حالم خوب شود، کاملا اشتباه است و این موضوع مسیر ما را در رسیدن به خواسته نه تنها هموارتر و آسانتر نمیکند، بلکه دیرتر به خواستهمان میرسیم یا شاید هم هرگز نرسیم.
چطور «رها کنم» تا بهش برسم؟
برای اینکه بتوانید به عزت نفس، حس خوشحالی، خوشبختی و حس خودارزشمندی درونی و واقعی برسید، ابتدا باید عمیقا روی باورهای خود در مورد خودتان کار کنید و سپس شروع کنید به بزرگ و ارزشمند زندگی کردن. یعنی اول روی افکار و باورها کار کنید و بعد روی حسها و رفتارها.
در این زمینه امکانات زیادی وجود دارد که تضمینیترین حالت آن مشاوره با روانشناس است. چون یک روانشناس تمام تلههای ذهنی و باورهای مخرب شما را شناسایی میکند و در طول جلسات مشاوره، با تمرینات و راهکارهای خاص خودتان به شما کمک میکند که درستتر و آگاهانهتر فکر کنید. در نتیجه همه چیز در شما و زندگیتان تغییر میکند. سپس روانشناس به شما کمک میکند که روی حسها و رفتارهای اشتباه خود نیز کار کنید و همه چیز را در خود دگرگون کنید. بنابراین شما کم کم از وابستگیها رها میشوید و میتوانید با حس خوب و با اعتماد به خود و حس لیاقت، تلاش کنید و به چیزهایی که میخواهید برسید.
سخن پایانی
به یاد داشته باشید که وابستگی به چیزها یا اشخاص، به دلیل میزان عشقی که به آن دارید نیست. وابستگی یک مشکل و بیماری است و ارتباطی به عشق و علاقه شما نسبت به آن هدف یا آن شخص ندارد. پس اگر میخواهید به چیزی که میخواهید برسید، ابتدا باید قدرت و عزت نفس را در خود پرورش دهید و با عشق آن را بخواهید و نه با وابستگی. رها کردن وابستگی، یعنی بدست آوردن عشق و آرامش.